به گزارش خبرنگار پارلماني "مهر"، محمد علي فتح اللهي در دومين روز در همايش سالگرد نهضت مشروطيت طي مقاله اي با عنوان "تحول مفهوم مليت در عصر مشروطيت" اظهار داشت: ملت به معني دين و شريعت و مذهب سابقه دارد. اكنون ما وقتي لفظ ملت را به كار مي بريم وجود مردمان را از آن ادراك مي كنيم. اين يك تغيير معنا است كه صرف آن جاي اهميت دارد اما اهميت مضاعف آنجا است كه اين تغيير معنا با مفهوم سياسي معاصر مليت و ناسيوناليزم همراه بود.
وي افزود: عمده كشورهاي جهان نظام سياسي خود را بر اين اساس مبتني كرده اند و جامعه ما نيز از آن مبرا نيست. دوره مشروطيت مقطع مهمي است كه اين تغيير معنا و بر آن دوره تثبيت شده و ادامه يافت. وجه غالب در نگاه به مشروطيت آن است كه ما آن را آغاز مي دانيم و اگر آنگاه به گذشته مشروطيت نگاه كنيم در ادبيات غالب تاثيرپذيري جوامع غربي بسنده مي كنيم. اما مشروطيت پيش از آنكه آغازي براي تحولات آينده باشد حاصل تحولات چند ده ساله گذشته است.
فتح اللهي تصريح كرد: اگر مشروطيت را به تاريخ چند ده ساله خود ربط دهيم ارتباط آن با مشروطيت وارداتي مشخص مي شود. اگر صفويه روي كار نمي آمد و ما به مشروطيت نمي رسيديم ساختار سياسي اجتماعي دوگانه اي كه در يك طرف نهاد سلطنت و در طرف ديگر رهبري روحانيت به پشتيباني مردم اين دوره را نسبت به دوره هاي قبل ممتاز مي سازد.
اين استاد دانشگاه گفت: دولت مبتني بر اقدامات صوفيانه اولين حكومت ملي به مفهوم آن را شكل داده و مفهومي بسيط از مليت را ايجاد كرد و در مسير رشد قرار داشت و جنبه هاي پيچيده خود را بسط مي داد.
حس ملي كه با اعلام وفاداري به دولت صفوي شكل گرفته با برداشته شدن رداي قدسي از نهاد سلطنت را از طرفي و آزادي ورود در دين از طرف ديگر همراه شد.
وي افزود: اين حس ملي حتمي نماد سلطنت را خارج از رابطه اجتهاد برنمي تافت و سخنگوي جامعه سياسي مكلف به اطاعت از شرع ديني ارزيابي مي شد. و حس ملي و مليت ايراني صواتي يافت كه وجود مردم ماده اي براي آن بود و امكاني را فراهم مي آورد كه با ذكر صورت اراده ماده كرد كه داستان ناسيوناليزم عصر پهلوي را به دنبال دارد .
اين پژوهشگر گفت: با قيام تنباكو و نهضت مشروطيت ، حضور جريان بيگانه باعث نگاه مادي به مليت گرديد كه حكومت پهلوي حاصل آن است. مشروطيت را بايد با گذشته تاريخي خود پيوند دهيم و گذشته تاريخي ما از مقطع صفويه شروع مي شود .
"با تشكيل حكومت ملي توسط صفويه و رسميت دادن به دين شيعه است اما پايان دوره صفوي مقطع ديگري است. دستگاه سياسي نمي توانست آن بار قدسي را مختل كند مردم نياز به بار قدسي داشتند و اين كه جريان ديني كشور مي تواند تبديل به جريان سياسي و اجتماعي شود اين خلاء را پر كرد. و همين معنا يك تقويت تدريجي براي نهاد روحانيت را دربرداشت. اين مقدمه اي بود كه قيام تنباكو اين قدرت را نشان داد. حضور نيروهاي بيگانه باعث شد نگاه ديگري بر مشروطيت وارد شود.
نظر شما